معنی اسکی کردن - جستجوی لغت در جدول جو
اسکی کردن
للتّزلّج
ادامه...
لِلتَّزَلُّجِ
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اسکی کردن
Ski
ادامه...
Ski
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اسکی کردن
skier
ادامه...
skier
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اسکی کردن
স্কিইং করা
ادامه...
স্কিইং করা
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
اسکی کردن
اسکی کرنا
ادامه...
اسکی کرنا
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به اردو
اسکی کردن
kayak yapmak
ادامه...
kayak yapmak
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اسکی کردن
kuteleza
ادامه...
kuteleza
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اسکی کردن
esquiar
ادامه...
esquiar
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اسکی کردن
Ski fahren
ادامه...
Ski fahren
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
اسکی کردن
кататися на лижах
ادامه...
кататися на лижах
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اسکی کردن
jeździć na nartach
ادامه...
jeździć na nartach
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
اسکی کردن
滑雪
ادامه...
滑雪
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به چینی
اسکی کردن
esquiar
ادامه...
esquiar
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اسکی کردن
sciare
ادامه...
sciare
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اسکی کردن
skiën
ادامه...
skiën
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
اسکی کردن
кататься на лыжах
ادامه...
кататься на лыжах
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به روسی
اسکی کردن
เล่นสกี
ادامه...
เล่นสกี
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
اسکی کردن
bermain ski
ادامه...
bermain ski
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اسکی کردن
स्की करना
ادامه...
स्की करना
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به هندی
اسکی کردن
לגלוש
ادامه...
לגלוש
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به عبری
اسکی کردن
スキーをする
ادامه...
スキーをする
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
اسکی کردن
스키를 타다
ادامه...
스키를 타다
تصویر اسکی کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
Scan
ادامه...
Scan
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
اِسکَن کَردَن
scanner
ادامه...
scanner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
اِسکَن کَردَن
сканировать
ادامه...
сканировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
اِسکَن کَردَن
scannen
ادامه...
scannen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
اِسکَن کَردَن
сканувати
ادامه...
сканувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
اِسکَن کَردَن
skanować
ادامه...
skanować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
اِسکَن کَردَن
扫描
ادامه...
扫描
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
اِسکَن کَردَن
escanear
ادامه...
escanear
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
اِسکَن کَردَن
scansionare
ادامه...
scansionare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
اِسکَن کَردَن
escanear
ادامه...
escanear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
اِسکَن کَردَن
scannen
ادامه...
scannen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
اِسکَن کَردَن
สแกน
ادامه...
สแกน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر اسکن کردن
اسکن کردن
اِسکَن کَردَن
memindai
ادامه...
memindai
دیکشنری فارسی به اندونزیایی